دلت را هنـــگــامــی غم مـی گیــرد
که نــگــاهــت به دستـــانِ گـــره خورده ی
دو آدم،
خیـــره مـــی مـــاند!
به خـــــــدا
” دل ” آلزایمــــــــر نمی گیرد !
بفهمیــد آدمـ ها . . .
حرف های زیادی داری
سکوت علامت چیست
نمی دانم علامت رضایت است
یا همان جواب ابلهان خاموشی است
معنی جدیدی به سکوت داده ای
سکوتت را می فهمم
یعنی انتظار
این روزها تنم گرمی اغوشی رامیخواهد باطعم عشق نه هوس!
لبانم خیسی لبهایی رامیخواهد باطعم محبت نه شهوت!
گیسوانم نوازش دستی رامیخواهد باطعم نازنه نیاز!
تنی رامیخواهم که روحم را إرضا کند نه جسمم را....

بازگشته ام
با کوله باری از شعر های ناگفته....
تنها اینجا
مکان امن عاشقانه های من است ....

آهـــای غــریـبه…؟
کنــارشـــ مــی نــشیـنی وبــا چـــند آیــهـــ قــرآنـــ محــرمــش مـی شــوی…
و مــن…!
مــن ِ آشــنا بــا یـکـــ دنـــیا عشــق و حســرتـــ
بـــه "او"…
نــآ محرمـ✘ــَم…!!!!
بیا و عاشقم باش،میشود؟
میشود دلیل خنده هایت باشم؟
میشود سراسیمه به سراغم بیایی بعد بگویی،ببخشید خانوم!میشود برایتان مرد؟
و من بگویم:ببخشید آقا نمیشود!
ناامیدی را در چشمانت ببینم،دستم را به پشتم قفل كنم،سرم را كج،نگاهت كنم،بگویم:آخر شما باید زندگی من باشید!
میشود شیطنت هایم را بفهمی؟میشود باشی و بیخیال نبودن ها باشم؟میشود نفسم باشید؟!
گاهی دلم برای خودم میسوزد چون همه را به وقت تنهایی همراهی میکنم نوبت ب تنهایی خودم ک میرسد تنهایی مرا همراهی میکند...